Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-30@01:10:32 GMT

« چشمه» را ایتالیایی‌ها ساختند

تاریخ انتشار: ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۲۸۷۴۵

« چشمه» را ایتالیایی‌ها ساختند

همشهری آنلاین_الهه بصیر:  به همین دلیل با تهیه گزارش محله‌گردی سعی داریم شما را با نقاط قوت و ضعف هر محله آشنا کنیم. در این شماره دل به دل کوچه‌پسکوچه‌های «شهرک چشمه» دادیم که به دلیل پیشینه تاریخی سازندگان اولیه‌اش و شکلی که در نقشه منطقه دارد به چکمه ایتالیایی معروف است. به گشت‌وگذار در این شهرک قدیمی پرداختیم تا آن را بهتر بشناسیم و از دور و نزدیکش آگاه شویم و با آن احساس غریبگی نکنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به یقین وقتی با در و دیوار محله‌ات آشنا باشی به روزگار نیاز راه و چاهش را می‌شناسی و به اصطلاح در آن گم و گور نمی‌شوی و حتی سنگ و ریگش هم راهنما و سنگ صبورت می‌شود. خلاصه محله‌گردی مواهب فراوانی دارد که اگر تا پایان این گزارش همراه ما باشید به آنها واقف خواهید شد. ضمن اینکه در شماره‌های بعدی مهمان شما در محله‌تان خواهیم بود، منتظرمان باشید.

شناسنامه محله

یک شرکت ایتالیایی در سال ۱۳۵۷ شروع به تبلیغ برای فروش خانه‌هایی کرد که در زمین‌های خالی شهرک چشمه ساخته بود. این شرکت در آگهی‌های تبلیغاتی‌اش شهرک چشمه را به‌عنوان «نگین تهران» معرفی می‌کرد. جمله مشهور آن تبلیغات این بود: «اگرقصد خرید ویلا و آپارتمان دارید، قبل از هر اقدامی سری به شهرک چشمه بزنید.» انتشار این آگهی پای نخستین ساکنان را به این شهرک باز کرد و متقاضیان خرید خانه‌های شهرک چشمه پس از اینکه خانه‌ای را می‌پسندیدند به همان شرکت ایتالیایی که «توسعه کن» نام داشت اطلاع می‌دادند تا در فهرست نوبت واگذاری خانه‌ها قرار بگیرند و پس از انجام مراحل اداری صاحب خانه‌های ویلایی شوند.

حالا که می‌دانیم این شهرک را یک شرکت ایتالیایی طراحی کرده، دیگر خیلی تعجب نمی‌کنیم که نقشه اولیه آن شبیه به یک چکمه بوده است. شباهت نقشه ایتالیا به چکمه، این کشور را به لقب چکمه، شهره آفاق کرده است. «سردار جعفری»، یکی از قدیمی‌ترین ساکنان شهرک درباره بافت منحصربه‌فرد شهرک چشمه می‌گوید: «به خانه‌های قدیمی شهرک نگاه کنید متوجه معماری خاص آنها می‌شوید. برخی از خانه‌ها پیش ساخته بودند و فقط با پیچ و مهره اینجا نصب شدند که کاملاً گویای ساخت‌وساز ایتالیایی‌ها است. البته طی سال‌های اخیر و گسترش ساخت‌وسازها باعث از بین رفتن بافت قدیمی و اولیه این محل شده و حالا اگر از بالا به آن نگاه کنید، مطمئناً شباهت زیادی به یک چکمه ندارد. متأسفانه اطراف شهرک هم بلند مرتبه‌سازی‌هایی شده است که علاوه بر تخریب جلوه بصری فوق‌العاده شهرک چشمه، مشرف به خانه‌های ویلایی است و آسایش را از ساکنان می‌گیرند.»

خانه‌های شهرک از همان ابتدا به سبک معماری روز ساخته شدند و جالب است که حالا بعد از گذشت ۴ دهه با قدم زدن در کوچه‌پسکوچه‌های محله به خوبی می‌توان حال و هوا و سبک معماری خانه‌های آن دوران را بازشناخت. در کوچه شقایق خانه‌ها هنوز ویلایی و تک واحدی هستند و سبک معماری دهه پنجاهی‌شان حفظ شده است. درختان قطور و سر به آسمان کشیده این کوچه، شاهد دیگری بر قدمت آن است. برخی از اهالی خوش‌ذوق و باصفای محله هم محوطه جلو خانه‌شان را با انواع گیاهان آراسته‌اند که تأثیر چشمگیری در زیبایی سیمای ظاهری محله دارد.

به رغم ظهور تحولات شهری در شهرک چشمه اهالی آن هنوز هم صفا و صمیمت ایام گذشته را حفظ کرده‌اند و از حال هم خبر می‌گیرند و در صورتی که یکی از اهالی دچار مشکلی شود، سایرین از هیچ کمکی برای حل مشکل هم‌محله‌ای‌شان دریغ نمی‌کنند. محبت در این محله هنوز هم به سیاق روزهایی که مردم به نان و نمک قسم می‌خوردند پابرجاست. این صمیمیت در راسته بازارچه موج می‌زند. «تقی حاجی محمدی» صاحب خشکشویی شهرک و یکی از قدیمی‌ترین کاسبان بازارچه است. به محض ورود به خشکشویی پول‌های خارجی چیده شده زیر شیشه میز تحویل لباس به مشتری توجه همه را جلب می‌کند. می‌گوید: «صمیمیت در همه وجوه زندگی اهالی این شهرک موج می‌زند. اینجا خبری از بیگانگی آپارتمان‌نشین‌ها نسبت به یکدیگر نیست. از یکرنگی اهالی همین قدر بگویم که روزی پول یک کشور را همینجوری زیر این شیشه گذاشتم. یکی از اهالی پرسید که این پول چرا اینجاست؟ گفتم همین‌جوری! خوشم آمد و گذاشتمش اینجا. گفت من هم چند پول خارجی دارم. فردای آن روز پول‌هایش را به من داد و زیر این شیشه گذاشتم و هم‌محله‌ای بعدی هم به همین منوال. این نمونه کوچکی از همدلی اهالی شهرک است.»

حاجی تقی محمدی

  «احمد غلامی» خیاط شهرک که ۱۳ سال است از ساعت ۹ صبح تا ۱۷ در مغازه است خاطرات زیادی از اهالی شهرک دارد. در و دیوار مغازه‌اش پر از عکس‌های یادگاری زمان جنگ است و خاطراتی دارد که ساعت‌ها می‌توان برای شنیدنشان‌سرا پا گوش شد.

احمد غلامی

می‌گوید: «در ایام خاص سال مثل محرم و ماه مبارک رمضان اهالی بازارچه با هم برای برگزاری مراسم ویژه این ایام آماده می‌شوند و این موضوع زندگی و کار در این محله را لذت‌بخش می‌کند.»

مسجد
 قائم‌المهدی(عج)


صدای اذان که در محله می‌پیچد یک به یک مغازه‌هایشان را می‌بندند، کرکره‌ها را پایین می‌کشند و روانه مسجد محله می‌شوند. حتی نانوای بازارچه هم تنورش را خاموش می‌کند. انگار اهالی هم به تعطیلی بازارچه هنگام برگزاری نمازجماعت عادت کرده‌اند، چون در این ساعت از روز هیچ‌کس در بازارچه نیست. در چشم برهم زدنی سکوت بر بازارچه حکمفرما می‌شود و تنها صدایی که به گوش می‌رسد صدای مکبر مسجد است. مسجد قائم علاوه بر دفعات نماز جماعت، با برگزاری محافل انس با قرآن کریم نیز میزبان اهالی شهرک است.

شهرکی که دوسوم سال
سبز است

سرانه بالای فضای سبز شهرک چشمه یکی از امتیازات زندگی در این بخش از منطقه است. همه اهالی در میان حرف‌هایشان از سرسبزی شهرک و درخت‌های پر برگ و باری می‌گویند که مانند چتری بالای سر بسیاری از کوچه‌ها باز شده و قدم زدن در فصل بهار و تابستان را برایشان لذت‌بخش می‌کنند. می‌گویند لازم نیست برای هواخوری حتماً روانه بوستان‌ها شویم. همین که از خانه بیرون بیاییم آنقدر سرسبزی می‌بینیم که روحمان تازه می‌شود. حتی وسط بازارچه هم یک خط سبز از درختان بلند قامت تشکیل شده که نشستن زیر سایه‌شان و گپ زدن را به کاری لذت‌بخش تبدیل می‌کند.

شهرکی که دوسوم سال
سبز است

برخلاف تصور عموم که فکر می‌کنند کوچه‌های قهر و آشتی فقط در مناطق جنوبی و برخی از بخش‌های مرکزی پایتخت دیده می‌شوند، در انتهای کوچه شقایق به کوچه دیگری می‌رسیم که «اطلس» نام دارد و به بازارچه محلی شهرک منتهی می‌شود. این کوچه به قدری باریک است که فقط یک نفر می‌تواند از آن عبور کند و اگر کسی با فردی که از روبه‌رو می‌آید برخورد کند، یکی از آن دو باید راه را برای طرف مقابل باز کند. به همین دلیل به این کوچه‌ها کوچه آشتی‌کنان یا قهر و آشتی می‌گویند. این کوچه به رغم تنگ و باریک بودنش که با استانداردهای شهرسازی روز مغایرت دارد و در زمان وقوع هر حادثه‌ای روند امدادرسانی به آسیب‌دیدگان را دچار اختلال خواهد کرد، راه میان‌بر خوبی برای عبور از شلوغی بازارچه است. کافی است کمی به چم و خم این محله وارد باشید تا با عبور از یکی دو کوچه فرعی، شلوغی را پشت سر بگذارید.

موزه شهدای
شهرک

چند سال پیش پدر شهید مهدی‌پور قسمتی از خانه‌شان را به محلی برای نگهداری از یادگار فرزند شهیدش تبدیل کرد. عکس، دستنوشته‌ها، پلاک، لباس، نامه‌ها و وصیتنامه فرزندش را کنار هم چید تا یاد و خاطره‌اش را زنده نگهدارد. کمی بعد به دلیل علاقه فراوانی که به آثار شهدا داشت به جمع‌آوری آثار سایر شهدا پرداخت تا جایی که بخشی از خانه و محل کارش پر از یادگار شهدا شد و علاقه‌مندان زیادی را به تماشا واداشت. مدتی بعد به پیشنهاد شهرداری منطقه خانواده شهید مهدی‌پور به خانه دیگری نقل مکان کردند و خانه شهید رسماً تبدیل به موزه شهدا شد. حالا طبقه پایین خانه‌شان موزه آثار شهدا است و طبقه بالا کانون قرآن شهرک چشمه. علاوه بر دوره‌های تجوید و روخوانی قرآن، جلسات مشاوره خانواده حول محور ازدواج آسان، تربیت فرزندان، کنترل خشم و... نیز در این خانه برگزار می‌شود.

سراغ بازارچه قدیمی شهرک را از هر که بگیرید، شما را به سمت میدان شهرک راهنمایی می‌کنند. میدانی که سال‌هاست همه برای خرید از بازارچه از آن عبور می‌کنند و اگر قرار باشد کسی همراهی‌شان کند نزدیک میدان با هم قرار می‌گذارند. جالب است که این میدان نام و نشانی ندارد! جعفری در این‌باره می‌گوید: «این میدان فقط در گرد بودن شبیه میدان‌های دیگر است! حتی خبری از گل و بوته‌های سایر میدان‌ها هم نیست. اما برای اهالی شهرک بسیار عزیز است و با وجود بی‌نام و نشان بودن محال است به کسی بگوییم قرارمان ساعت فلان کنار میدان شهرک و بپرسد کدام میدان؟ ‌»

لذت خوردن نوبرانه شرین بهار در کوچه‌های شهرک

چیدن توت که یکی از نوبرانه‌های شیرین فصل بهار است، یکی از لذت‌های قدم زدن در کوچه پسکوچه‌های شهرک است. از حق نگذریم توت‌های شهرک طعم فوق‌العاده‌ای دارند که به گفته اهالی به دلیل هوای مطلوب شهرک و زاویه تابش خورشید است. تقریباً در همه کوچه‌ها چند نفر از اهالی را مشغول گپ زدن و چیدن توت می‌بینیم و این صحنه آنقدر وسوسه برانگیز است که ما هم برای چند لحظه کاغذ و قلم و دوربین را کنار می‌گذاریم و چند دقیقه‌ای دل به دلبرانه‌های این نوبرانه شیرین می‌دهیم.

جای بانک در این شهرک خالی است

از نقاط قوت موجود در شهرک که بگذریم، به نقطه ضعفی می‌رسیم که حساسیت و حتی خشم تعدادی از اهالی را برانگیخته است. یکی از ساکنان قدیمی شهرک که تمایلی به ذکر نامش ندارد، نبود حتی یک بانک را در محله مهم‌ترین نقطه ضعف این شهرک می‌داند و در این‌باره می‌گوید: «سکوت و آرامشی که از زندگی در این شهرک نصیب‌مان شده غیرقابل انکار است. البته همواره مشکلاتی هم داشته‌ایم که به مرور زمان حل یا کمرنگ شده است. مانند مشکل خاموشی معابر که حالا به جز بخش‌هصایی از ورودی بازارچه قدیمی در سایر قسمت‌های محله رفع شده است. اکنون نداشتن بانک یا حتی یک عابر بانک مهم‌ترین مشکل اهالی شهرک است. برای خیلی‌ها به‌خصوص سالمندان، اینکه برای انجام امورات بانکی باید به محله‌های دیگر مراجعه کنند اصلاً کار آسانی نیست.»

غرفه بازیافت با هدف حفاظت از محیط‌زیست و ترویج فرهنگ تفکیک زباله خشک و تر از مبدأ در منطقه جانمایی شده است که یکی از آنها در شهرک چشمه، خیابان گلها، جنب مسجد جامع المهدی قرار دارد.

هیچ یک از خطوط اتوبوسرانی و تاکسی‌های خطی منطقه از داخل شهرک چشمه عبور نمی‌کنند. «فیروز زرگری» یکی دیگر از اهالی شهرک است که در این‌باره می‌گوید: «درست است که خطوط اتوبوسرانی منطقه در مقایسه با سال‌های گذشته پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. اما هنوز هم هیچ اتوبوس و حتی تاکسی خطی از داخل شهرک عبور نمی‌کند و اهالی برای رفت و آمدهای بیرون از شهرک ناچارند از وسایل نقلیه شخصی استفاده کنند که در این وضعیت هوا کار درستی نیست. یا باید خودشان را به بلوار اصلی برسانند و از آنجا با تاکسی به مقصد مورد نظرشان بروند که رفتن تا بلوار هم برای نوجوانان و سالمندان میسر نیست.»

منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۲ در تاریخ ۱۳۹۶/۳/۲

کد خبر 756328

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: اهالی شهرک شهرک چشمه خانه ها کوچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۲۸۷۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند

همشهری آنلاین زهرا رفیعی: رییس شورای روستای کپرجودکی در اینستاگرامش قصه لک‌لک جدید را منتشر می‌کند و از سراسر ایران دوستداران محیط زیست چند نفری هزینه ساخت خانه جدید را برعهه می‌گیرند و برایش به اندازه نیاز خرید مواد اولیه پول می‌ریزند. چند روز بعد آهنگر روستا که برادر رییس شورای روستاست، سفارش جدید را تحویل می‌دهد او نیز فقط پول آهن آشیانه لک‌لک را می‌گیرد و دستمزدش حال خوب لک‌لک‌هاست. لک‌لک‌ها خانه‌دار که شوند دیگر تمام سال در روستا می‌مانند و فقط نسل جدید راهی زیستگاه‌های گرمتر می‌شوند. لک‌لک‌ها به هوای تالابی به این منطقه می‌آیند که سالهاست برای زنده ماندن میان پساب شهر بروجرد و زهکش‌هایی که روستاییان برای کشت خیار و برنج زمین را خشک می‌کنند، در تقلاست. اهالی روستای کپرجودکی به عشق لک‌لک‌ها سهم مراتع اجدادی خود را به تالاب بخشیدند و اجازه داده‌اند این زیستگاه برای سکونت لک‌لک‌ها باقی بماند. جعفر کرمی‌پور رییس شورای روستای کپرجودکی در گفت و گو با همشهری از ترجیح عمده جوانان روستا می‌گوید که می‌خواهند «تالاب بیشه دالان برای لک‌لک‌ها حفظ شود»

عکس‌ها: زهرا رفیعی چه شد که به فکر ساختن لانه برای لک‌لک‌ها افتادید؟

شب سیزده‌به‌در سال ۸۵ که زلزله ۶.۲ ریشتری آمد لانه‌های تنومند و قدیمی از روی درخت‌ها و سقف حمام روستا به زمین افتاد اما سیل ۱۳۹۸ برای روستای ما برکت آورد. تالاب پرآب شد و دو سال بعد از آن هم به لطف خدا، بارندگی خوب بود. از آن سال زادآوری لک‌لک‌ها خیلی خوب شد. هر کدام سه تا جوجه را بزرگ کردند. لک‌لک‌ها تمام سال اینجا ماندند و فقط بچه‌هایشان لانه را ترک کردند. سال بعد لک‌لک‌ها بالغ به روستا برگشتند. عید ۱۴۰۱ به ناگهان، تمام تیرهای برق پر از لک‌لک شد. نمی‌دانستیم چطور به لک لک‌ها کمک کنیم. تجربه‌ای نداشتیم. از دوستان محیط زیستی پرسیدیم آنها گفتند برخی لاستیک کهنه به سر تیر می‌اندازند. یک ساعت بعد از اینکه سر تیر چراغ برق لاستیک گذاشتیم لک‌لک‌ها آمدند. آنها ده‌ها بار چوب آوردند و باد زد و لانه را خراب کرد. آقای کل‌نگری از فعالان محیط زیست اراک پیشنهاد داد که برایشان سبد آهنی بسازیم ولی برای این کار اداره برق باید همکاری کند و سیم‌های برق را از بالای دکل پایین‌تر بیاورد. آقای محمدعلی خسروی رییس اداره برق بروجرد با جان و دل پای کار آمد و با اینکه برایشان هزینه بر بود این کار را کردند. عید ۱۴۰۱ اولین آشیانه‌های آهنی را نصب کردیم. لک‌لک‌ها تا ۵ روز سراغ ۷ عدد آشیانه آهنی نیامدند. فکر کردیم ایده خوبی نبوده است. اما یک روز صبح دیدم که در تمام لانه‌ها لک لک نشسته است. اما خشکسالی همان سال باعث شد لک‌لک‌ها جوجه‌هایشان را از لانه بیرون بیندازند. بحمدالله در سال ۱۴۰۲ لک‌لک‌ها ۲۳ لانه درست کردند و همه جوجه‌هایشان را نگه داشتند. هیچ تلفاتی هم نداشتیم چون تالاب خشک نبود. از ابتدای امسال تا الان با کمک خیرین و دوستداران محیط زیست ۶ لانه ساختیم. هر لک‌لکی که خانه بخواهد، چند روزی روی تیر چراغ مورد نظرش می‌نشیند. در واقع انگار به ما خبر می‌دهد و ما هم دست به کار می‌شویم. اهالی روستا به خنده به من می‌گویند بابای لک‌لک‌ها، ولی کار اصلی را خیرین می‌کنند. به زودی ۴ لانه دیگر هم نصب خواهیم کرد.

لک لک ها انتخاب می‌کنند که روی کدام تیر برق خانه آینده شان ساخته شود مردم چطور کمک می کنند؟

وقتی در پیج اینستاگرام اعلام می‌کنم که می‌خواهیم برای کل‌لکی آشیانه بسازیم مردم به صورت مشارکتی هزینه ساخت لانه را پرداخت می‌کنند. افراد با نیت خیرات برای اموات پول ساخت را به دهیاری روستا می‌دهند. پارسال خواهر زوجی که سه شب بعد از شب عروسی‌شان در اثر گازگرفتگی فوت کردند، هزینه ساخت یک لانه را به نیت آنها پرداخت کرد. از بودجه دهیاری هم برای ساخت لانه استفاده می‌کنیم.

قبل از این لک لک‌ ها لانه‌ هایشان را کجا درست می کردند؟

بزرگترهای ما می‌گویند که ده‌ها سال قبل این روستا لک‌لک‌های زیادی داشت. آنها درخت‌های بلند صنوبر و چنار لانه می‌ساختند. اما با خشکسالی برای دو دهه لک‌لک‌ها از روستا رفتند. سال ۵۲ پدرم راهی حج شد. بهار آن سال یک جفت لک‌لک روی تیربرق جلوی خانه پدرم لانه ساخت. اهالی آن دو جفت را حاجی لک‌لک صدا می‌کردند. بعدها که لک لک ها دیدند کسی کارشان ندارد روی بام خانه‌ها هم لانه ساختند.

از لانه های باقی مانده از زلزله ۱۳۸۵ لک‌ لکها فقط بهار و تابستان ها اینجا هستند؟

سال ۸۵ زلزله آمد و بسیاری از لانه‌ها خراب شد. تا پیش از آن لک‌لک‌ها با سرما لانه‌هایشان را ترک می‌کردند و بهار برمی‌گشتند ولی چند سال بعد دیگر تمام سال اینجا هستند.

آیا لک‌ لک ها تلفاتی هم دادند؟

بزرگترین عامل تلف شدن لک‌لک‌ها ترانس برقی بود که سالی ۱۲-۱۰ بال را به کشتن می‌داد. اداره برق همکاری کرد و ترانس نزدیک تالاب را عایق‌بندی کرد و الان تک و توک پرنده مرده ببینیم.

مصالح خانه لک‌لک‌ها از چیست؟

لک‌لک‌ها با چوبهای خشکی که در بستر تالاب رشد می‌کند لانه می‌سازند. بعضی وقتها هم دیده‌ایم که از لانه همسایه‌شان چوب می‌دزدند. روی آسمان دعوا هم می‌کنند و بالهایشان را به هم می‌زنند. تا حالا لک‌لک‌های زخمی را هم با کمک فعالان محیط زیست تیمار هم کرده‌ایم.

پرنده‌های زیادی از طبقات پایینی لانه لک لک‌ها به عنوان خانه خود استفاده می‌کنند
از جمله این گونه‌ها می‌توان به گنجشک خانگی، گنجشک درختی، سار، دلیجه معمولی، جغد کوچک، سبزقبای اروپایی، دم‌جنبانک‌ ابلق، دم‌سرخ سیاه، کلاغ گردن‌بور و گنجشک سینه‌سیاه اشاره کرد آیا گونه دیگری از پرندگان هم می‌آیند؟

لک‌لک‌ها وقتی در دو حالت منقارشان را به هم می‌زنند. یکبار وقتی است که جفتشان به خانه می‌آیند و دیگری وقتی که احساس خطر کنند. اواسط پاییز تا اوایل زمستان چند جفت درنا به تالاب می‌آیند و وقتی می‌خواهند روی تیرهای برق بنشینند، لک‌لک ها با صدا آنها را دور می‌کنند. برای تالاب پرنده‌های مهاجر مثل اگرت و حواصیل و ... می‌آیند.

شغل اهالی روستاهای مجاور با اهالی کپرجودکی فرق می‌کند؟

شغل ما هم دامداری و کشاورزی است. ولی ما تصمیم گرفته‌ایم که در اراضی تالابی روستا کشاورزی نکنیم. قسمت‌هایی از تالاب در فصول گرم خشک می‌شود در دهه ۴۰ این زمین‌های بین ۶ روستای اطراف تالاب صرفا برای دامداری و حصیربافی تقسیم شد. از دهه ۸۰ روستاییان مراتع را تغییر کاربری دادند. از سال ۱۴۰۱ با بالا رفتن قیمت‌ها، اهالی روستاهای اطراف علاوه بر برنج، خیار هم کاشتند. اما ما اهالی روستای کپرجودکی تصمیم گرفتیم که بگذاریم تالاب برای حیات وحش منطقه باقی بماند. ادعای روستاییان اطراف تالاب این است که فقیرند و به پول خیار و برنج نیاز دارند. در حالی که این زمین‌ها از دهه ۴۰ در اختیار کسانی بوده که دام‌های زیاد داشته‌اند. اهالی کم بضاعت روستاهای اطراف زمینی ندارند که بخواهند بکارند و سود کنند.

لانه‌ای که اهالی کپرجودکی برای لک لک ها با آهن می‌سازند سود سالیانه مثلا کاشت خیار چقدر است که شما از آن گذشتید؟ به هر حال به نظر می رسد چون این تالاب با وجود ارزش‌های زیستی بالا ثبت جهانی نشده وزارت کشاورزی و نیرو با کشت محصولات آب بر مشکلی نداشته باشند.

سال‌ها قبل اهالی روستاها با دامداری و نی‌بری امرار معاش می‌کردند و سالانه ۵ تن بیشتر گندم نمی‌توانستند برداشت کنند. اما از زمان تغییر کاربری اراضی تالابی اوضاع تغییر کرده است. تا آنجا که می دانم یکی از روستاها ۴-۳ میلیارد تومان با گران شدن قیمت خیار درآمد داشته است. ما اهالی روستای کپرجودکی ترجیح می‌دهیم درآمد روستا از گردشگرانی باشد که برای دیدن طبیعت و لک‌لک‌ها به اینجا می‌آیند. دو سال پیش که شروع کردیم به ساختن لانه برای لک‌لکها با کمک چند راهنمای گردشگری از مردم خواستیم به روستا بیایند. فکر می‌کردیم حدود ۱۵۰-۱۰۰ نفر مهمان داشته باشیم. از همسرم خواستم کمی آش و نان بپزد. استقبال خیلی خوب بود. حدود ۵۰۰ نفر آمدند ولی ما آماده نبودیم. به نظر ما اگر سازمان‌های گردشگری، محیطزیست و استانداری حمایت کند. مثلا روستایمان را سنگ‌فرش کنند، وام بدهند روستا را برای حضور گردشگر آماده کنیم تا از طریق گردشگر اشتغالزایی کنیم و جوان‌هایمان از روستا نروند.

کد خبر 847871 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها وزارت میراث فرهنگی و گردشگری حیوانات - حیات وحش سفر - گردشگری حیوانات - انقراض گونه‌ها سازمان حفاظت محیط زیست محیط زیست ایران

دیگر خبرها

  • رنجش اهالی شهرک آ. اس. پ شهریار از کمبود امکانات رفاهی
  • کشف معماری ۴۵۰۰ ساله در شرق ایران؛ یک خانه و کوچه‌اش پیدا شد!
  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • آرزو‌های شیرین برای محله‌ای در دروازه تاریخ /دروازه ری در انتظار لباس نو
  • در این روستا یک شب در سال همه کوفته می خورند | مراسم «اوکوز قوربانی» در روستای اسفنجان شهرستان اسکو
  • رفع مشکلات معابر خاکی و پرتردد محله شهدای صفری
  • از کوچه‌باغ تا باغ‌کاجی | طرشت هنوز به باغ‌هایش معروف است
  • نرخ رهن در بازار تهران؛ رهن مسکن در محله شادآباد ۵۸۰ میلیون تومان
  • آرزوهای شیرین برای محله‌ای در دروازه تاریخ / «دروازه ری» در انتظار لباس نو